واییییییییییییییییییییییییییییییییی

جمعه تولدم بود ی روز خیلی عالییییییییی کل روز رو گشت میزدم شبش هم رفتم بیرون

خیلی سرد بود بااینکه پالتو پوشیده بودم ولی باز میلرزیدم کلا ی روز معرکه بود باهمه ی

خوبی هاش جای عشقم خالی بود حیف واقعا حیف چون خیلی دوست داشتم اون روز رو

پیشم باشه وحسش کنم ولی نشد ک بشه حالا اگه خداکمکمون کنه تولدهای بعدیم

همه بگید:ایشاللله ایییشششاااللللللههه خداجونم کاری کن بشه تو که میدونی برام مثل

نفس کشیدن پس ب بقیه بگو هی بهم نگن فراموشش کن اخه بگو اهای ادمایی که میگید

فراموشش کن خود شما ن واقعا خود شما میتونید نفس کشیدن رو فراموش کنید؟خوب

نمیتونید دیگه خدایا از ادمایی که فکرمیکنن دیگران باید باب میل اونا رفتار کنند بدم میاددددددددد

(((نامم را پدرم انتخاب کرد،نام خانوادگیم اجدادم انتخاب کردند،دیگر بس است راهم را خودم انتخاب میکنم)))

نظرات شما عزیزان:

پریا

ساعت16:27---11 بهمن 1393

[وب سایت] - [ایمیل]

سلام خوبی
خوشحال میشم به وبم بیایی و نظرتو به عنوان یه دختر در مورد این پست جدیدم بگی...
نمیگم چیه خودت بیا ببین...
نظرت خیلی مهمه که اومدم دارم بهت میگم بیا ...
منتظرتم فعلا
پاسخ:حتما

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: